چرا باید از ابزارهای بازاریابی و معیارهای سنجش برای اندازهگیری عملکرد خودمان در بازاریابی استفاده کنیم؟
در دو مقالهی قبلی دربارهی مأموریت و چشم انداز کسب و کار توضیح دادیم؛ حالا به بحث سنجش عملکرد و ابزارهای بازاریابی رسیدهایم که بخش دیگری از تهیهی پلن بازاریابی است.
با مجموعه آموزشی فاطمه پاکی همراه باشید.
ضرورت تشخیص و بهکارگیری درستِ معیارهای سنجش و ابزارهای بازاریابی
در این مرحله میخواهیم ببینیم که با شروع کسب و کار خودمان و در طی دورههای زمانیِ مشخص، چقدر پیشرفت یا پسرفت داشتهایم.
(سطر بالا بیان خیلی سادهای از معنای اصطلاح بازاریابیِ «تعیین شاخصهای اصلی عملکرد، با علامت اختصاریِ (KPI)» است.)
حالا این سؤال پیش میآید که اگر بخواهیم عملکرد خودمان را در زمینهی کسبوکاری که شروع کردهایم اندازه گیری کنیم، معیارها و ابزارهای بازاریابی ما چگونه باید باشند؟
جواب، چیزی نیست جز بررسی و انتخاب معیارها و ابزارهایی که بیشترین مطابقت را با مأموریت و چشم اندازِ کسب و کار ما دارند.
شما معیارها و ابزارهای بازاریابی مربوط به سنجش عملکرد خود یا کارکنانتان را طوری باید انتخاب کنید که بتوانید همهی مواردِ مربوط به کسب و کار خودتان را بسنجید.
همچنین باید بتوانید اجزا و عناصر مختلف هر کمپین یا تبلیغات بازاریابی خودتان را هم اندازهگیری کنید؛ چون به قول معروف اگر نتوانید چیزی را اندازه بگیرید، نخواهید توانست آن را مدیریت کنید.
معیارها و ابزارهای بازاریابی در زمینهی سنجش عملکرد، به این خاطر مهم هستند که به شما امکان میدهند هدفهای کوتاه مدت و حتی بلند مدت خود را بهدرستی تعیین کنید و یا بهسرعت، متوجه اشتباهات بازاریابی خود شوید.
مثالی برای تعیین معیارهای بازاریابی
فرض میکنیم شما کسب و کاری راه انداختهاید که «مأموریت کسب و کار» آن چنین تعریف شده است: «تبدیل خریدن و رزرو بلیت و رزرو هتل، به یک تجربهی لذتبخش برای مسافران».
برای این کار، نرمافزاری (اپلیکیشنی) اختصاصی تهیه میکنید تا بتوانید مسافران را تشویق به عضویت در آن کنید تا با انجام خدمات رزرو کردن بلیت و هتل به درآمد زایی برسید. این نرمافزار در حقیقت، خدمت یا محصولی است که شما عرضه میکنید.
اکنون به بررسی ابزارها و راههایی برای جذب مشتری میپردازید و متوجه میشوید که برای جذب مشتری به کسب و کار خود، ایجاد یک وبسایت و نیز چند حساب کاربری در شبکههای اجتماعی، سریعترین و کم هزینهترین راهها هستند؛ چون میتوانید نرم افزار سیاحتی خود را با استفاده از آنها به افرادی که امکان دارد مشتریِ خدمات سیاحتی شما بشوند، در نهایت، بفروشید.
این دو مورد، یعنی وبسایت و شبکههای اجتماعی در حقیقت جزو ابزارهای بازاریابی شما قرار میگیرند.
به دنبال آغاز تبلیغات و محتوا گذاری در وبسایت و شبکههای اجتماعیتان و بعد از مدتی، لازم میشود بدانید که اثرِ محتوای وبسایت شما بر مخاطبان و مشتریان تا چه حد بوده است.
مثالی برای ابزارهای سنجش
مثلاً چه تعداد کاربر از وبسایت شما بازدید کردهاند یا عضو وبسایت شما شدهاند و چند نفر از این تعداد از نرم افزار سیاحتی شما استفاده کرده و مشتری شما شدهاند یا مثلاً خریداران نرم افزارتان بیشتر به کدام گروه سنی تعلق دارند و اطلاعاتی از این قبیل.
در مثال فوق، تعداد بازدیدهای وبسایت شما و همچنین تعداد خریداران، یک معیار سنجش یا همان KPI برای کسب و کار شما محسوب میشود که معیاری برای سنجش عملکرد مثبت یا منفیِ بازاریابی شما است.
تعداد بازدیدهای وبسایت و خریداران، مشخص خواهد کرد که تا چه حد و در چه مواردی در بازاریابی محصول یا خدمات خود، خوب یا بد عمل کردهاید. در نتیجه با شناختن نقاط ضعف کار خود، آنها را اصلاح خواهید کرد و این اندازهگیری، همیشه شما را جلو خواهد برد؛ یا حداقل از زیان بیشتر جلوگیری خواهد کرد.
در مورد معیارهای سنجشِ عملکرد و ابزارهای بازاریابی، در بخشهای بعدیِ این سلسله مقالات در جای خود بیشتر صحبت خواهیم کرد.
خوشحال خواهیم شد نظرات یا سؤالات شما را در مورد این مقاله یا مسائل دیگرِ بازاریابی در بخش کامنتها بخوانیم.