اگر فردی از نزدیکان شما به اختلال خوردن مبتلا شده شاید احساس ترس به شما دست بدهد و مطمئن نباشید که قدم بعدی چه چیزی خواهد بود. مانند دیگر اختلال های روحی، اختلال خوردن پتانسیل پیامد های پزشکی را داراست. به همین دلیل درمان بیشتر اوقات توسط یک تیم حرفه ای انجام می شود.
بدلیل پیچیدگی اختلال خوردن، دانستن چگونگی دسترسی به درمان می تواند باعث دلگرمی باشد.
بیمارهای مبتلا به اختلال های خوردن می توانند درمان های متنوعی دریافت کنند که شامل کلینیک های سرپایی، بیمارستان یا چیزی ما بین این دو می باشد.
دانستن در مورد جنبه های مختلف درمان شامل اهداف، فراهم کردن راه های رسیدن به درمان، اماده سازی برای درمان، جزئیات درمان و مشکلات پرداخت، می تواند شما را کمی در برداشتن قدم اول در این جاده کمک کند.
از آنجایی که ارائه دهندگان بیمه معمولا با توجه به اینکه در چه سطحی از درمان هستید مقدار پوشش مالی برای درمان را ارائه می کنند.
شروع درمان معمولا با پایین ترین سطح از درمان تا بالاترین سطح آن رایج است.
علاوه بر این اگر شما درمان بیشتری دریافت کنید، به احتمال زیاد به تدریج نیاز به درمان کمتر در حین پیشرفت درمانتان می رسید و بهبود می یابید.
این مسئله به طور معمول توسط تیم درمانی شما در ارتباط با ارائه دهندگان خدمات بیمه تصمیم گیری می شود.
سطوح مختلف از کمترین تا بیشترین درمان شامل:
- درمان سرپایی به طور معمول مستلزم جلسات یک ساعته یک یا دو بار در هفته با فرد است.
- درمان شدید سرپایی(IOP) می تواند دو یا سه جلسه در هفته هرکدام چند ساعت در حالی که شما می نوانید در خانه خود باشید و یا احتمالا مدرسه بروید یا کار کنید.
- برنامه های بستری جزئی (PHP) معمولا پنج روز در هفته برای ۶ تا ۱۱ ساعت روازنه در حالی که به شما اجازه داده می شود که در خانه بخوابید.
- مراکز درمانی مسکونی(RTC) مراقبت ۲۴ ساعته را برای کسانی که شرایط سلامتشان از نظر پزشکی پایدار هستند اما نیاز به نظارت دارند.
- بستری های پزشکی مراقبت های ۲۴ ساعته را برای کسانی که نیاز به نظارت پزشکی دارند فراهم میاورد.
در میان بسیاری از مزایایی که سطوح بالای مراقبت دارند کاهش استرس، نظارت بیشتر پزشکی، افزایش ایمنی، حمایت احساسی و حمایت های وعده های غذایی می باشد.
چه کسی در تیم درمان اختلال خوردن هست؟
از آنجایی که اختلال خوردن یک بیماری روحی می باشد عضو مرکزی این تیم درمانی معمولا یک روان درمانگر می باشد که ممکن است روانشناس، روانپزشک، کارمند اجتماعی یا سایر مشاوران مجاز باشند.
این تیم اغلب شامل یک پزشک است، مانند یک پزشک مراقبت های اولیه یا متخصص اطفال، یک متخصص تغذیه و یک روان پزشک می باشد.
این رویکرد تیمی اجازه می دهد که جنبه های مختلف اختلال های خوردن را مدیریت کنند.
همکاری در میان اعضای تیم بسیار حیاتی می باشد.
اگر شما در یک مرکز درمانی نیستید ممکن است مجبور شوید خودتان تیم خود را جمع آوری کنید.
ایده خوبی است که افرادی که دارای اختلال خوردن هستند در ارتباط باشید تا بتوانید با همکاری آن ها و توصیه ی آنها در ایجاد تیم خودتان تلاش کنید.
اهداف درمان:
اهداف درمان طبق آکادمی اختلال های خوردن کمیته استاندارد درمان پزشکی در سال ۲۰۱۶ شامل :
- توانبخشی تغذیه
- ترمیم وزن (تا جایی که مناسب باشد)
- تثبیت پزشکی و پیشگیری از عوارض جدی پزشکی
- توقف خوردن بیشتر از حد غذا / یا رفتار های تنقیه
- از بین بردن اختلال خوردن یا رفتارهای خوردن مبنی بر معیار
- بهبود تصویرسازی بدن
- بازسازی الگوهای غذائی که سلامت را ترویج می دهند
- بازسازی مشارکت اجتماعی
غذا درمانی:
یکی از اولین مراحل برای ریکاوری جبران کاهش وزن و وضعیت سلامت و نرمال کردن مقدار غذای دریافتی و رفتارهای غذایی می باشد.
تغذیه تراپی معمولا به وسیله متخصص تغذیه هدایت می شود.
یک متخصص تغذیه به طور معمول وضعیت تغذیه، نیازهای پزشکی و مرجع غذایی شما را ارزیابی می کند.
متخصص به شما کمک می کند که یک برنامه برای وعده های غذایی خود تهیه و تنظیم کنید به طوری که نیازهای غذایی شما را فراهم بکند به همان اندازه که با هدف افزایش انعطاف پذیری شما در برابر غذاهایی که از آن می ترسید قرار بگیرید.
درمان پزشکی:
درمان پزشکی برای بیماران مبتلا به اختلال های خوردن بهتر است توسط یک پزشک که به صورت خاص برای درمان اختلال های خوردن آموزش دیده است انجام شود، بنابراین مسائل پزشکی مربوط به رفتارهای اختلال های خوردن می تواند با موفقیت مدیریت بشود.
درمان های معمول پزشکی شامل:
- نظارت روی علائم حیاتی
- آزمایشات آزمایش و ردیابی وزن فرد
- آزمایش های اضافه برای ارزیابی عملکرد قلب و تراکم استخوان ها
- مدیریت علائم فیزیکی از اعصاب دستگاه گوارش تا مشکلات قلبی
روان درمانی برای درمان اختلال خوردن
بهترین درمان مورد مطالعه برای اختلال خوردن درمان شناختی رفتاری(CBT) است.
اثر این درمان روی بزرگسالان مبتلا به بولیمیا نروسا(BN)، اختلال در خوردن غذا(BED)، دیگر اختلال های بلع و خوردن مشخص شده(OSFED)، نارسانی احتقانی(AN) اثبات شده است.
این درمان بعضی اوقات برای نوجوان های بزرگتر نیز به کار رفته است.
در درمان شناختی رفتاری تمرکز اولیه روی پیدا کردن علائم و روی تغییرات رفتاری است.
عناصر CBT شامل:
- نظارت خود فرد از قبیل نگه داشتن یک دفتر خاطرات غذایی
- برنامه ریزی غذا
- غذاخوردن به طور منظم
- انجام ندادن در رفتارهای خطرناک مانند رژیم غذایی، خوردن غذای زیاد و رفتارهای جبران پذیر پس از خوردن غذای زیاد
- رسیدگی بیش از حد ارزیابی شکل و وزن
- به چالش کشیدن قوانین رژیم غذایی
- دنبال کردن تصویرسازی بدن
- قرار گرفتن در معرض مواد غذایی ممنوع
- پیشگیری از عود
درمان ها
در حالی که CBT بهترین درمان برای بزرگسالان می باشد، رویکرد درمانی بهترین درمان برای نوجوانان مبتلا به AN و BN درمان از طریق خانواده (FBT) می باشد.
تحقیقات اولیه و مطالعات موردی نشان داده است که درمان FBT برای بزرگسالان جوان نیز رویکردی قابل قبول است.
درمان مبتنی بر خانواده یک درمان نظام مند می باشد که توسط روانپزشک یک جلسه در هفته انجام می شود که با کل خانواده فرد مبتلا به اختلال های خوردن ملاقات می کند.
والدین توانایی داشتن نقشی فعال در درمان را بازی می کنند.
نوجوان در خانه می ماند و والدین وعده های غذایی او را برای کمک به نرمال کردن رفتارهای خوردن حمایت می کنند.
علاوه بر CBT و FBT سایر روش های روان درمانی که دردرمان اختلال های خوردن موفق بوده اند (اما کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند) عبارتند از:
- روان درمانی بین فردی (IPT) برای درمان BN و BED
- درمان رفتاری دیالیکتیکی (DBT) برای بیماران مبتلا به BN و BED
- پذیرش و تعهد روی درمان (ACT) برای بیماران مبتلا به AN و BN و BED
- درمان موثر شناختی کامل (ICAT) برای بیماران مبتلا به BN
- درمان ناتوانی آموزشی شناختی (CRT) برای بیماران AN
- حمایت مخصوص بالینی (SSCM) برای بیماران مبتلا به AN پیشرفته
- آموزش یاداوری خوردن غذا بر مبنای خود آگاهی (MB-EAT) برای بیماران مبتلا به BED
- خود آموز / راهنمای خودآموز (بر مبنای CBT) برای بیماران مبتلا به BN و BED
این لیست نشان می دهد که تعداد روند های درمانی برای درمان اختلال های خوردن تحقیق و به کار گرفته شده اند.
داروهای روانپزشکی
اختلال خوردن ممکن است جزء اختلال های روحی باشند که کمترین نیاز به داروهای پزشکی برای کمک به بیمار پیشنهاد می شود.
- هیچ دارویی برای آزمایش های بالینی برای AN موفقیت آمیز نبوده است.
- داروهای ضد افسردگی، مانند SSRIs و توپیرامات ضدتشنج، نشان داده اند که در برخی موارد به کاهش خوردن بیش از اندازه و پاکسازی در بیماران مبتلا به BN کمک کرده است.
- داروهای ضد افسردگی- در ابتدا مهارکننده های بازجذب سروتونین (SSRIs)، داروهای ADHD و ونس و Topiramate، برای درمان اختلال خوردن غذا مفید بوده اند.
یک روانپزشک (یا گاهی اوقات یک پزشک عمومی) در مورد تجویز داروهای روانپزشکی براساس فرد مورد نظر تصمیم هایی می گیرد.
داروهای ضد افسردگی در صورتی ممکن است تجویز شود که افسردگی یا علائم اضطراب خاص همراه با اختلالات خوردن وجود داشته باشد.
معمولا داروها در رابطه با روان درمانی استفاده می شود.
اگر فرد مبتلا درمان را قبول نکرد چه کاری می توان انجام داد؟
غیرمعمول نیست که بیماران مبتلا به اختلال های خوردن به بیمار بودن اعتقاد نداشته باشند و درمان را قبول نکنند. اجازه ندهید این مسئله شما را بترساند. اگر شما والدین یک نوجوان ( جوانی که از نظر مالی حمایتش می کنید) هستید، شما باید درمان را به جای آنها دنبال کنید حتی اگر آنها نخواهند. اختلال های خوردن می تواند باعث پیامدهای جدی شود و بهترین درمان زمانی است که زودتر تشخیص داده بشود. درمان بهمراه خانواده این شانس را می دهد که ریکاوری را به جای فرزند خود شروع کنید.
اگر بیمار بزرگسال است شرایط کمی پیچیده می شود. در این خصوص قوانین خصوصی بیماران باعث می شود بتوانید یک بزرگسال را مجبور به پذیرش درمان کنید. به هر صورت تسلیم نشوید. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال های خوردن به این علت که دیگران از آنها درخواست ریکاوری میکنند بهبود می یابند.
علاوه بر این اولین قدم آگاهی است. اطلاعات خود را کامل کنید چرا که راه طولانی برای درمان عزیز دلتان در پیش رو دارید.
اگر بیماری برگشت چه کاری از دست ما بر می آید.
متاسفانه عود و بازگشت بیماری غیر معمول نمی باشد. این مسئله می تواند دلسرد کننده باشد اما به این معنی نیست که شما شکست خورده اید و یا به طور کامل بهبود نمی یابید. این قسمت نرمال از روند ریکاوری هست و به شما این امکان را می دهد که مهارت های بازپروری خود را به طور دقیق تنظیم کنید.
شروع درمان برای افراد درگیر این مسئله می تواند مشکل و ترسناک باشد. ریکاوری به خودی خود بالا و پایینی دارد و می تواند چالش برانگیز باشد. تمرکز روی هدفتان می تواند به شما کمک کند این هدف زندگی رها از اختلال خوردن می باشد.